گروه مشاورین سیتی دایورسیتی
برنامه ریزی کسب و کار
Business Set Up
موفقیت در کسب و کار نیازمند عوامل و عناصر مختلفی است که برآیند این عوامل منجر به بهره مندی سرمایه گذار از سود بیشتر میگردد. راه اندازی یک کسب و کار جدید شاید در نگاه اول ساده به نظر آید، ولی درصورتیکه برنامه ریزی مدونی برای کسب و کار وجود نداشته باشد، شانس سوددهی سرمایه گذاری کمتر میشود. در دنیای امروز و با درنظر گرفتن اقتصاد رقابتی امروز جهان، روز به روز اهمیت وجود یک برنامه ریزی دقیق و علمی بیشتر میشود.
برای برنامه ریزی برای آغاز یک کسب و کار باید در گام اول عوامل موثر بر موفقیت آن کسب و کار را شناسایی و ارزیابی کرد. به خاطر داشته باشید که برخی از این عوامل را میتوان در یک لحظه ارزیابی کرد ولی برای برخی نیاز به مطالعات میدانی و بعضن بلند مدت میباشد. عواملی که در موفقیت یک سرمایه گذاری دخالت دارند را میتوان به 3 گروه شخصی و محیطی و ساختاری تقسیم کرد.
1- عوامل شخصی: این عوامل بطور عمده به شخص سرمایه گذار و توانایی هایش باز میگردند. پاسخ این سوال که آیا سرمایه گذار سابقه علمی و تجربی در راه اندازی کسب وکار در زمینه مورد نظر را داراست یا خیر شاید کلیدی ترین سوال باشد. به طور کلی میتوان سوالات زیر را در ارزیابی عوامل شخصی موفقیت مطرح کرد:
- آیا سرمایه گذار تجربه ای در زمینه موضوع کسب و کار دارد؟ چه نوع تجربه ای؟ برای چه مدت؟
- آیا سرمایه گذار آشنایی کافی با بازار کسب وکار در زمینه فوق دارد؟ چه میزان؟
- آیا سرمایه مورد نیاز در دسترس است؟ اگر نیست از چه منابعی امکان تامین آن وجود دارد؟ چگونه؟
- آیا سرمایه گذار به زمینه سرمایه گذاری علاقه دارد؟ (آین سوال را بی پاسخ نگذارید...)
- آیا سرمایه گذار آمادگی و توانایی کافی برای اجرای ایده کسب و کار مورد نظر را داراست؟
- آیا سرمایه گذار ارتباطات تجاری و اداری لازم برای اجرای ایده را در اختیار دارد؟
2- عوامل محیطی: این عوامل در واقع واقعیات بازار مصرف مورد نیاز کسب و کار جدید هستند. شاید همه مثل زیره به کرمان بردن را شنیده باشیم، ولی کمتر به حالت عکس آن فکر کرده باشیم. به خاطر داشته باشید که یک ایده تجاری هرقدر دقیق و علمی و هوشمندانه باشد، بدون استقبال بازار هیچ ارزش اقتصادی نخواهد داشت. برای ارزیابی محیطی میتوان این سوالات را مطرح کرد:
- آیا امکان ارایه محصول یا خدمت مورد نظر از نظر قانونی و اجتماعی در بازار وجود دارد؟
- آیا در بازار مقصد اصولا تمایلی به استفاده از خدمات یا محصول ارایه شده در این برنامه کاری وجود دارد؟
- آیا امکان تیلیغ و شناساندن محصول در بازار موجود است؟ هزینه های آن چیست؟
- آیا محصول یا خدمت مشابه در بازار موجود است؟ با چه کیفیتی و چه قیمتی؟
- موقعیت رقبای موجود در بازار چگونه است؟
- نسبت عرضه و تقاضا چگونه است؟
- آیا محصول شما باب طبع بخش عمده بازار است؟
- آیا محصول یا خدمت شما در بازار واقعا مشتری دهرد؟
- مزیت نسبی محصول یا خدمت شما نسبت به رقبا از دید مشتری چیست؟
- به عبارت ساده، چرا مشتری از میان انتخاب های موجود محصول شما را انتخاب کند؟
3- عوامل ساختاری: این عوامل به مدل تجاری شما باز میگردند و در مواردی به نوعی ترکیب عوامل فوق محسوب میشوند:
- آیا نیروی انسانی مورد نیاز موجود است؟ آیا نیاز به آموزش دارند؟
- کیفیت نیروی انسانی موجود در چه سطحی است؟
- فضای کاری مطلوب باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ هزینه های آن چگونه است؟
- آیا فروشگاه یا محل ارایه خدمات به مشتری در موقعیت مناسبی قرار دارد؟
- آیا استراتژی تبلیغاتی مدون برای شناساندن محصول وجود دارد؟ هزینه؟
- آیا فرآیندهای انجام کار از جنبه های کیفی و هزینه ای بهینه سازی شده؟
- آیا تعریف استاندارد و مدون برای خدمات و محصولات و فرآیندها وجود دارد؟
- آیا آنچه ارایه میشود، با آنچه وعده داده شده همسان است؟
این ها برخی از سوالاتی هستند که باید با بررسی دقیق آنها قبل از آغاز یک سرمایه گذاری میتوان ریسک های آن را ارزیابی کرد.
بازار و رقابت
در میان مجموعه عوامل فوق، بازار بعنوان محل انجام مبادله در هر 3 ارزیابی راه یافته است. از سویی مهم است که بازار را بشناسید، از سوی دیگر بازار باید شما را بشناسد و از طرفی این شما هستید که با برنامه ریزی تبلیغاتی خود را به بازار معرفی میکنید.
همواره نام بازار مفهوم رقابت را تداعی میکند، و رقابت پدیده ایست که نمیتوان از آن گریخت. از سوپرمارکت گرفته تا دانشگاه و از کارخانه خودروسازی تا تعمیرکار یخچال بطور مداوم درگیر رقابت با همکاران خود هستند. این رقابت به موازات رشد اقتصادی و پیشرفت های علمی نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه همواره شدیدتر میشود.
حال فرض کنیم شما قصد سرمایه گذاری در کشور مالزی دارید، و بر این اساس احتمالن چندان با بازار مصرف این کشور آشنایی ندارید. از سوی دیگر رقبایی وجود دارند که با کمک ایجاد برندهای معتبر و بر مبنای سابقه خود توانسته اند در اصطلاح تجاری مشتریان ثابت برای خود ایجاد نمایند.
در نگاه اول شاید رقابت با برندهای بزرگ چندان آسان نباشد، بطوریکه شما را از سرمایه گذاری منصرف کند. ولی به خاطر داشته باشید که اگر یک ایده تجاری خوب با برنامه ریزی دقیق داشته باشید میتوانید با معتبرترین برندها نیز رقابت کنید.
یک ایده خوب ایده ایست که تمام ارزیابی های فوق آن را تایید کنند. به خاطر داشته باشید که موفقیت (حداقل معمولا) اتفاقی نیست، بلکه نتیجه ارزیابی دقیق بازار مصرف و برنامه ریزی دقیق و اجرای دقیق آن است.
خیلی وقت ها ایده نو نیست بلکه روش نو میشود. واقعیت مهم این است که در دنیای مدرن امروز خیلی از موفقیت ها برپایه ایده های نو نیست، بلکه بیشتر برپایه روشهای نو است. شما میتوانید یک ایده تجاری موجود در بازار را ارزیابی و بهینه سازی کنید و با آن به موفقیت برسید.
به عنوان یک جمع بندی باید گفت که تدوین یک برنامه تجاری موفق نیازمند مطالعه دقیق و شناخت بازار است. گروه مشاورین ما در این برنامه ریزی با ارایه اطلاعات خام و همراهی با شما، شما را در انجام این ارزیابی ها همراهی خواهد کرد.
به خاطر داشته باشید که درکنار این راه حل کلاسیک همواره یک راه حل دوم وجود دارد. این راه حل چیزی نیست بجز استفاده از یک برند درچارچوب فرانچایز. با این راه حل شما بجای تدوین یک برنامه موفق آنرا خریده و اجرا میکنید. با این کار ضمن کاهش ریسک سرمایه گذاری از تجربه تیمی حرفه ای بهره خواهید برد.